زیبا بەختیاری
وقتی کلمه «توسعه پایدار» را میشنوید، به چه چیزی فکر میکنید؟ بسیاری به جنگلهای سرسبز، انرژیهای تجدیدپذیر و آسمان آبی صاف فکر میکنند، اما پایداری چیزی فراتر از حفاظت از محیطزیست است.
این معناست که همه مردم جهان، از جمله نسلهای آینده، با یکدیگر همبستگی داشته باشند. این مفهوم نشان میدهد که ما تنها یک سیاره با منابع محدود داریم و همه از حفاظت از آن سود میبرند.
اصطلاح “توسعه پایدار” برای اولین بار در گزارش آینده مشترک ما در سال ۱۹۸۷ مطرح شد. این گزارش که توسط سازمان ملل منتشر شد، به سرپرستی نخستوزیر وقت نروژ، گرو هارلم برونتلاند تهیه شد. به همین دلیل، این گزارش اغلب با نام کمیسیون برونتلاند شناخته میشود.
ابعاد توسعه پایدار
برای دستیابی به توسعه پایدار، جامعه جهانی باید در سه حوزه مختلف فعالیت کند:
1. محیط زیست و اقلیم
2. اقتصاد
3. مسائل اجتماعی
توسعه پایدار یک فرایند پیچیده است که نیازمند تعادل و توازن است.زمانی که صحبت از توسعه پایدار میشود، تأکید بر پایداری در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی است. باور بر این است که بدون ایجاد تعادل در این سه حوزه، نمیتوان به توسعهای ماندگار و پایدار دست یافت.
برای دستیابی به توسعه، میتوان آن را به عنوان یک سیستم در نظر گرفت که عناصر اصلی آن عبارتاند از:
• مردم
• منابع
• سرزمین
ترکیب این عناصر با هم، در قالب یک ساختار اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی مناسب، منجر به توسعهای خواهد شد که در آن، با استفاده صحیح از فرصتها و توزیع عادلانه منابع، امکان مشارکت تمامی اقشار مردم فراهم خواهد شد.
رهبران جهان معتقدند که اقتصاد، نابرابری و محیط زیست از آنچه تصور میشود، تأثیرات عمیقتری بر یکدیگر دارند. ما نمیتوانیم به استفاده بیرویه از سیاره خود ادامه دهیم؛ بنابراین باید راهکاری بیابیم تا بدون آسیب رساندن به محیط زیست زندگی کنیم و از منابع زمین به شکل پایدار استفاده کنیم. همچنین، لازم است راهحلهای بهتری برای توسعه پایدار پیدا کنیم که هم برای انسانها و هم برای محیط زیست سودمند باشد.
بدیهی است که ما به طبیعت وابستهایم و استفاده از فناوریهای امروزی تأثیرات بزرگی بر محیط زیست و زندگی انسانها دارد. انتشار گازهای گلخانهای، تغییر در تعادل حرارتی اقیانوسها و جو، موجب انقراض دائمی گونههای جانوری میشود. این وضعیت ما را در برابر بلایای طبیعی آسیبپذیر کرده و منابع زندگی ما را به خطر میاندازد؛ که در نهایت میتواند به ناآرامی و درگیری برای دسترسی به منابع طبیعی منجر شود.
برای متوقف کردن تغییرات اقلیمی و کمک به توسعه پایدار، کشورهای جهان باید بیشتر در سرمایهگذاری روی منابع تجدیدپذیر مانند انرژی آبی، بادی و خورشیدی سرمایهگذاری کنند. در سال ۲۰۱۵، تمامی کشورهای عضو سازمان ملل به یک توافقنامه اقلیمی دست یافتند که به نام «توافقنامه پاریس» شناخته میشود. این توافقنامه که در پاریس به امضا رسید، نقطه عطفی تاریخی در مبارزه با تغییرات اقلیمی محسوب میشود. این نخستین توافقنامه حقوقی الزامآور اقلیمی است که مشارکت واقعی تمامی کشورها را به دنبال دارد. بر اساس این توافق، هر کشور باید هر پنج سال یک بار گزارش اقدامات و پیشرفتهای اقلیمی خود را ارائه دهد.
افزایش فاصله میان فقرا و ثروتمندان به سرعت در حال رشد است و اگر این روند ادامه یابد، بخشی از جوانان – که نماینده نیمی از جمعیت جهان هستند – ممکن است به دلیل فقر به درگیریها و حتی جنگها دچار شوند. برای ایجاد یک جامعه سالم، پایدار و عادلانه، ضروری است که همه افراد به آب، غذا، مسکن، بهداشت و آموزش دسترسی داشته باشند. بخش اجتماعی باید تضمین کند که همه مردم از زندگی شایسته و عادلانهای برخوردار شوند؛ این امر شامل ارائه آموزش، اشتغال، برابری جنسیتی، توزیع منصفانه منابع و خدمات بهداشتی مناسب میشود.
برای دستیابی به توسعه پایدار، همانطور که پیشتر گفته شد، به اقتصاد پایدار نیز نیاز است. یکی از مهمترین معیارها برای سنجش درجهی توسعهیافتگی یک کشور، میزان اهمیت و اعتباری است که زنان در آن کشور دارند. زیرا برای تحقق توسعهی اجتماعی، تسریع فرایند توسعهی اقتصادی، حفظ محیط زیست و دستیابی به عدالت اجتماعی، اگر به زنان به عنوان نیرویی فعال و سازنده در جامعه نگریسته نشود، قطعاً تأثیر زیادی بر روند توسعهی پایدار و افزایش کمی و کیفی نیروی انسانی آن جامعه خواهد گذاشت.
نقش زنان در توسعه، مستقیماً با اهداف توسعهی اجتماعی و اقتصادی مرتبط است. از این رو، مشارکت نیمی از جمعیت جهان در فرایند توسعه، امری اساسی محسوب میشود. در دهههای اخیر، تلاشهای بسیاری در سراسر دنیا آغاز شده است تا غفلت تاریخی از نقش زنان در توسعه جبران شود.
اما زنان هنوز با موانع و محدودیتهایی در دسترسی به منابع، فرصتهای شغلی و حقوق برابر روبهرو هستند. توسعه پایدار باید در جهت برطرف کردن این نابرابریها حرکت کند و به توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی زنان بهعنوان یک عامل کلیدی توجه ویژهای داشته باشد . توسعه پایدار بهعنوان یک فرآیند سیستماتیک، برای دستیابی به اهداف خود به مشارکت تمامی اقشار جامعه نیاز دارد. در این راستا، زنان میتوانند در ابعاد اصلی و پایه ای توسعه نقشی حیاتی داشته باشند از جمله
بعد اقتصادی.
زنان بهعنوان بخش بزرگی از نیروی کار جهانی، سهم زیادی در تولید و رشد اقتصادی دارند. طبق آمارهای جهانی، زنان 76 درصد ساعات کاری جهان را انجام میدهند، اما تنها 11 درصد از درآمد جهانی را کسب میکنند. این نابرابری به وضوح نشان میدهد که برای دستیابی به توسعه اقتصادی پایدار، باید فرصتهای شغلی برابر برای زنان ایجاد شده و دستمزدهای برابر با مردان پرداخت شود.
بعد دیگری که زنان می توانند در آن نقش پر رنگی داشته باشند بعد اجتماعی جامعه است.
زنان نقش غیرقابلانکاری در جامعه دارند که تأثیر آنها فراتر از وظایف خانگی است. آنها بهعنوان مادران، آموزگاران و رهبران اجتماعی، تأثیر عمیقی بر شکلدهی به جامعه دارند. مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان باعث تقویت بنیادهای دموکراتیک، افزایش سطح آموزش و ارتقای سلامت جامعه میشود. همچنین، مشارکت زنان در تصمیمگیریهای سیاسی و اجتماعی میتواند به شکلگیری سیاستهایی عادلانهتر و جامعتر کمک کند.
زنان همچنین از بعد زیستمحیطی می توانند مثمر ثمر واقع شوند .
زنان بهویژه در کشورهای درحالتوسعه، در مدیریت منابع طبیعی و کشاورزی نقشی اساسی دارند. طبق گزارشات سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO)، زنان نقش مهمی در بهبود امنیت غذایی و کاهش فقر دارند. در این راستا، رفع تبعیض جنسیتی در این بخشها نهتنها باعث افزایش بهرهوری اقتصادی میشود بلکه به توسعه پایدار در زمینههای زیستمحیطی و اجتماعی نیز کمک میکند.
متاسفانه
چالشها و موانع پیش روی زنان در این زمینه ها بسیارند.
باوجود تلاشهای جهانی برای کاهش نابرابریهای جنسیتی، زنان هنوز با موانع جدی در مشارکت در توسعه پایدار روبهرو هستند چرا که با وجود عواملی چون تبعیض ساختاری در بسیاری از کشورها انها از دسترسی به آموزش، اشتغال و منابع مالی محروم می مانند. این نابرابریها باید از طریق اصلاحات قانونی و فرهنگی برطرف شوند تا زنان بتوانند بهطور برابر در فرآیندهای اقتصادی و اجتماعی مشارکت کنند.
بیشتر کارهای خانگی که بهطور عمده توسط زنان انجام میشود، نهتنها نادیده گرفته میشود بلکه در آمارهای اقتصادی حساب نمیآید. این مسئله باعث میشود تا میزان واقعی مشارکت زنان در اقتصاد جهان کمتر از آنچه که هست بهنظر برسد و به عنوان مخلوقاتی مصرف گرا بنظر برسند.
3. دستمزد زن
با وجود اینکه زنان در بسیاری از صنایع و بخشها در حال کار هستند، دستمزد آنها بهطور معمول کمتر از مردان است. این نابرابریها بهویژه در مشاغل پرمخاطره یا کمدرآمد مشهود است و مانعی برای دستیابی به استقلال اقتصادی زنان محسوب میشود.
4. عدم حضور در پستهای مدیریتی و تصمیمگیریها:
زنان در بسیاری از کشورها از دستیابی به پستهای مدیریتی و رهبری در نهادهای دولتی و خصوصی محروم هستند. این کمبود حضور زنان در فرآیندهای تصمیمگیری باعث میشود که سیاستها و برنامههای توسعه کمتر به نیازهای خاص زنان توجه کنند.
اهمیت استقلال اقتصادی زنان
استقلال اقتصادی زنان یکی از ارکان توسعه پایدار است. توانمندسازی اقتصادی زنان نه تنها حقوق آنان را تأمین میکند بلکه به توسعه اجتماعی و اقتصادی کمک میکند. با فراهم کردن شرایط مناسب برای اشتغال، دسترسی به منابع مالی و آموزش، زنان میتوانند بهطور مؤثر در فرآیندهای اقتصادی نقش ایفا کنند.
تحقیقات جهانی نشان داده است که کشورهای دارای شکاف جنسیتی کمتر در بازار کار، از رشد اقتصادی بالاتری برخوردارند. بهعلاوه، حذف نابرابریهای جنسیتی در بخشهای کشاورزی و منابع طبیعی میتواند به افزایش 1 تریلیون دلاری در تولید ناخالص داخلی جهانی کمک کند و میلیونها نفر را از فقر نجات دهد.
راهکارها برای تقویت مشارکت زنان
برای اینکه زنان بتوانند بهطور مؤثر در توسعه پایدار مشارکت داشته باشند، لازم است چندین اقدام کلیدی صورت گیرد:
1. اصلاحات قانونی:
تصویب و اجرای قوانین ضد تبعیض، بهویژه در حوزههای اشتغال، آموزش و حقوق اجتماعی، میتواند به کاهش شکاف جنسیتی و ارتقای حقوق زنان کمک کند.
2. توانمندسازی اقتصادی زنان:
باید به ایجاد فرصتهای شغلی برابر برای زنان، بهبود دستمزدها، و ارتقای دسترسی آنها به منابع مالی و آموزش پرداخته شود.
3. حمایت از زنان کارآفرین:
دولتها باید از طریق برنامههای حمایتی، تسهیلات مالی و مشاوره، زنان را در راهاندازی و گسترش کسبوکارهای خود یاری کنند.
4. تقویت حضور زنان در سیاست و رهبری:
مشارکت زنان در پستهای مدیریتی و تصمیمگیریهای کلان باید بهطور مؤثر تقویت شود تا سیاستها و برنامهها در راستای تحقق حقوق زنان و برابری جنسیتی تدوین شوند.
5. مبارزه با کلیشههای جنسیتی:
تغییر نگرشهای اجتماعی نسبت به نقش زنان و ایجاد فرصتهای برابر برای آنها در تمامی عرصههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، ضروری است.
نتیجهگیری
دستیابی به توسعه پایدار تنها در صورتی ممکن است که تمامی گروههای اجتماعی، بهویژه زنان، بهطور فعال در آن مشارکت داشته باشند. نقش زنان در تحقق توسعه پایدار بهویژه در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی اهمیت فراوانی دارد. از اینرو، توانمندسازی اقتصادی زنان و ایجاد فرصتهای برابر در این زمینهها بهعنوان یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار باید در سیاستها و برنامههای جهانی و ملی گنجانده شود. این نهتنها به نفع زنان است، بلکه به نفع تمام جامعه بشری خواهد بود و به توسعه عادلانهتر، پایدارتر و موفقتر کمک خواهد کرد.
منابع
1. سازمان ملل متحد (UN). (2023). The Sustainable Development Goals Report. بازیابی از: https://unstats.un.org/sdgs/report
2. بانک جهانی (World Bank). (2022). Women, Business and the Law Report. بازیابی از: https://wbl.worldbank.org
3. برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP). (2021). Gender and Sustainable Development: Maximizing the Economic, Social and Environmental Role of Women. بازیابی از: https://www.undp.org
4. سازمان غذا و کشاورزی (FAO). (2020). The Role of Women in Agriculture and Rural Development. بازیابی از: https://www.fao.org
5. گزارش مجمع جهانی اقتصاد (WEF). (2023). Global Gender Gap Report. بازیابی از: https://www.weforum.org/reports
6. یونسکو (UNESCO). (2022). Education for Sustainable Development: Empowering Women and Girls. بازیابی از: https://www.unesco.org
7. UN Women. (2023). Women’s Leadership and Economic Empowerment for Sustainable Development. بازیابی از: https://www.unwomen.org