مترجم: پری آسا
مسمومیت مدارس به ویژه مدارس دخترانه در ایران پدیده جدیدی است که قبل از انقلاب ژینا رخ نداده است. سوال این است که این مسمومیت چه ربطی به انقلاب ژینا دارد؟
برای پاسخ به این سوال باید به حضور زنان در عرصه سیاست و فعالیت های مدنی ایران نگاه کرد. جنبش برابری زنان به طور کلی یکی از جدیدترین جنبش های جهان است و به اوایل قرن بیستم باز می گردد. گرچه گرد و غبار جنگ جهانی دوم این جنبش را برای مدتی طولانی سرکوب کرد، اما در دهه 1960، دهه جنبش های جدید، جنبش زنان با قوت خاصی دوباره سر برآورد و در دهه 1970 نتایج خوب و قابل احترامی به بار آورد. اما جنبش در ایران هنوز خیلی جوان است. اگرچه اولین شعله های آن به زمان مشروطه برمی گردد، اما جنبش روشنفکری زنان تا زمان انقلاب مردم ایران هنوز به طور کامل خود را تعریف نکرده بود. یحیی آریان پور در کتاب «از صبا تا روزگار ما» میگوید: «در تمام دوران قاجار از زنان و حقوق و آزادیهای آنان سخنی به میان نمیآمد، مگر گاه با تأسف.
در روزهای آغازین مشروطه، مقامات علما و آزادی خواهان را به مخالفت با حجاب متهم کردند. چون می دانستند افرادی که غرق در اعتقادات مذهبی هستند از این چیزها خوششان می آید و گناهی نابخشودنی است.
در دوران مشروطه که روشنفکران به تدریج این مسائل را مطرح کردند، بسیاری از زنان تهران از روحانیون حمایت کردند و با آنها موافق بودند. حتی زمانی که رضاخان تصمیم به برداشتن حجاب می گیرد، این زنان هستند که همراه با روحانیون اعتراض می کنند. بعدها در انقلاب 57 این زنان بودند که در کنار مردان از خمینی حمایت کردند و برای استقرار جمهوری اسلامی تلاش کردند.
با نگاهی به این حقایق تاریخی و اجتماعی میتوان دریافت که آنچه در انقلاب ژینا انجام شد، یک رنسانس واقعی بود که کاخ جمهوری اسلامی را چنان ترکاند که زلزله دیوار کاخ را ترک میکند. بارزترین ویژگی انقلاب ژینا، حضور چشمگیر زنان در آن بود، حضوری که برخلاف حضور زنان قبلی، نه برای حمایت از نگاه مردانه و ایجاد حکومت مردانه، بلکه شکستن محدودیت های اعمال شده بر آنها برای هزاران نفر بود. سال ها. اگرچه تلاش های زیادی برای تقلیل انقلاب به میل برهنه شدن صورت گرفت، اما اگر زنان روسری خود را دور می انداختند، آن را به عنوان نماد یک رژیم ضد زن، ضد آزادی و ضد بشر دور انداختند.
حضور زنان در انقلاب ژینا، حضوری انقلابی با پیشینه قوی شناختی بود. اگر به بیست سال گذشته نگاهی بیندازیم، نسبت دخترانی که از دانشگاه ها فارغ التحصیل شده اند و در رشته های مختلف مدرک بالاتری دریافت کرده اند در بسیاری از مکان ها و رشته ها به طور قابل توجهی بیشتر از پسران است. حضور چشمگیر دختران در دانشگاه ها اگر از یک سو توانایی و استعداد انکارناپذیر این قشر مهم و سازنده جامعه بشری را اثبات می کند، از سوی دیگر تحولی عمیق در افکار، نگرش ها و نگرش های آنان ایجاد کرده است. تحولی که به تغییرات اساسی اجتماعی و سیاسی منجر شده است. بنابراین، اگرچه انقلاب ژینا قیام علیه ظلم و نزدیک به نیم قرن تمامیت خواهی دینی بود، اما نه تنها یک انقلاب احساسی است، بلکه برخاسته از اندیشه روشنفکرانه و عقلانیت اصلاح طلبانه است که می خواهد جهان را بازتعریف و بازسازی کند. گروهی از مردم که خود را نماینده خدا و جهان هستند.
با درک این حقایق می توان فهمید که چرا نوک حمله جمهوری اسلامی اکنون به مدارس به ویژه مدارس دخترانه رسیده است.
در اینجا باید نگاهی به تصمیم چند سال پیش خامنه ای مبنی بر تغییر کتاب های درسی علوم انسانی انداخت. تصمیم بر این بود که بخشی از کتاب که در مورد برابری، حقوق بشر، عقل و استفاده از عقل صحبت می کند، سانسور و حذف شود. زیرا وقتی انسان عقل خود را به کار می گیرد، از یتیمی و بردگی که با تفکر نکردن به خود تحمیل شده رها می شود. وقتی آدم فکر می کند و ذهنش را به کار می اندازد، دیگر وارد دایره بندگی نمی شود. این دقیقاً همان چیزی است که دیکتاتور از آن می ترسد. تغییر کتب علوم انسانی و مسمومیت مدارس در ادامه همین سیاست است. سیاستی که می خواهد جهانی متحد ایجاد کند. وقتی می بینند قشر قوی و تاثیرگذار جامعه مشخص شده است، حتی دخترانی که در اثر سبعیت و جنایات جنایتکاران خامنه ای چشمشان را از دست داده اند، دست بردار نیستند و فیلمهایی منتشر می کنند که به خیابان ها برمیگردند. مکانیزم جلوگیری از تحصیل دختران چگونه باید باشد؟ آیا می توانید طبق قانون دختران را از تحصیل منع کنید؟ خیر آیا می توانید خانواده ها را متقاعد کنید که دخترانشان را به مدرسه نبرند؟ باز هم نه. بنابراین باید مکانیزم و راهی را در پیش بگیرند که خود مردم ترسی در دل داشته باشند و به تدریج دخترانشان را با این ترس به مدرسه برگردانند.
بنابراین سیاست رژیم آموزش، روشنگری و شورش این قشر از جامعه کردی است که نشان داده و ثابت کرده است که چقدر در میدان سرسخت و پافشاری می کند.